بارها مشاهده شده مدیران شرکتها و کارگزاران تبلیغات با وجود صرف هزینههای گزاف در بخش معرفی و تبلیغات، از عدم بازدهی مناسب و نتایج غیرسودمند حرکتهای تبلیغاتی خود ناراضی هستند. در اینجا سعی داریم با هدف افزایش بازده سیاستهای تبلیغاتی به اختصار فهرست 10 اشتباه اصلی را که باید از ارتکاب آنها خودداری کرد مورد بررسی قرار دهیم.
1- تلاش برای دستیابی به هدفهای لحظهای و خشنودیهای مقطعی
عموما آن دسته از آگهیهای تبلیغاتی که بر پایهء سیاستهای زودگذر و با هدف واکنش فوری از سوی مردم تنظیم و به مورد اجرا در میآید به همان نسبت نیز به محض انقضای دورهء معین در طرح پیشنهادی به سرعت به فراموشی سپرده میشوند. این واقعیتی است که بعضی مدیران شرکتها و مجریان تبلیغات به جای صرف زمان مناسب و کافی جهت انتشار موارد تبلیغاتی خود و به دست آوردن بازده مناسب سعی دارند با فوریت هر چه تمامتر و در کمترین زمان ممکن به حد مطلوبی از بازدهی نایل شوند. در صورتی که معمولا افق دید و سطح نیازها و انتظارات کارگزاران تبلیغات با آنچه در ذهن مشتری میگذرد متفاوت است.
2- سعی در جذب هر چه بیشتر مردم بدون توجه به برآیند منافع حاصله
به منظور کاربست یک ترکیب رسانهای موثر و کارساز هر یک از اجزا و عناصر در ترکیب باید با تکرار مناسب خود ذهنیت پایدار و خوشایندی را در مشتریان ایجاد کنند. با این حال غالبا در به کارگیری ترکیب رسانهای دستیابی به تعداد هر چه بیشتر مخاطب با تکرار ناکافی به مرحلهء اجرا در میآید. در هر حال فراموش نکنیم که هزینهء ترغیب 100 درصد مردم به پیمودن 10 درصد مسیر مورد نظر ما با اینکه 10 درصد مردم را جذب کرده و به 100 درصد نتایج مورد نظر نایل شویم با هم برابر است.
3- ادعای صاحبان کسب و کار مبنی بر وقوف کامل بر همهء آنچه باید دانست
عموما مدیران و صاحبان کسب و کار با چنین دیدگاهی به تدریج از درک جایگاه و چگونگی عملکرد شرکت و محصول تولیدیشان از منظر افکار عمومی خارج از محدودهء کاری خود عاجز میشوند. در چنین شرایطی مدیر مربوطه از داخل مجموعهء خود به محیط خارج و آنچه در بیرون میگذرد نگاه کرده و سعی دارد خود را برای فردی که از پشت دیوارهای شرکت به داخل توجه دارد توصیف کند. در صورتی که بهتر است به جای قرار گرفتن در داخل موسسه و نگاه به بیرون، خود را در بیرون موسسه فرض کرده و از آنجا با نگاه به داخل، مناسبات را مورد ارزیابی و قضاوت قرار دهد.
تبلیغکنندگان غالبا با طرح شعارهای کلیشهای و خستهکننده ادعا میکنند که آنها دنبال آن چیزی هستند که مشتری میخواهد مثل بالاترین کیفیت و نازلترین قیمت، اما هیچگونه اقدام عملی و شاهدی برای اثبات ادعای خود ارایه نمیدهند. در صورتی که باید به آنچه اظهار میکنند ایمان داشته باشند. بنابراین چنانچه در آگهیهای تولیدی و منتشر شده، اطلاعات جدید و چشماندازهای بدیعی را از محصول و خدمات مورد عرضه ارایه ندهید منتظر عواقب و نتایج منفی آن باشید.
5- استفادهء نامناسب از رسانههای غیرنافذ و محرک
رسانهء غیرنافذ و فاقد ویژگیهای رسوبکنندگی در اذهان عمومی نظیر برخی روزنامهها و یلو پیجها (Yellow Page) بیشتر در مواقعی مورد استفاده واقع میشوند که خریداران در جستوجوی محصولی برای خرید هستند.از این رو این دسته از رسانهها به دلیل ویژگیهای ذاتی و تعریف شدهء خود در قلمروی ارتباطات قادر نیستند قبل از ایجاد نیاز از سوی مشتری وی را بدون دعوت قبلی ترغیب و تحریک کنند بنابراین کمتر در جهت فضاسازی و مهیا کردن شرایط لازم جهت معرفی و فروش محصولات و خدمات مورد استفاده قرار میگیرند. در صورتی که استفاده از رسانههای محرک و رسوبکننده نظیر رادیو و تلویزیون قلب مشتریان را قبل از حضور در بازار و احساس نیاز و درخواست محصول از سوی ایشان تسخیر میکنند.
6- تولید آگهی به جای طرحریزی مبارزهء تبلیغاتی
این تصور احمقانهای است اگر خیال کنیم یک آگهی به خودی خود میتواند تمام ماجرا را بازگو کند، در صورت داشتن چنین تصوری موثرترین - ترغیبکنندهترین و به یاد ماندنی ترین آگهیها مثل کرگدنی عمل میکند که تنها بر یک نقطه حریف فشار وارد میآورد.در صورتی که یک تبلیغکننده با 17 موضوع و عنصر متفاوت برای بازگویی باید حداقل یک طرح در قالب مبارزهء تبلیغاتی با آمیزهای از حداقل 17 مضمون آگهی متفاوت را مهیا کند تا با تکرار هر یک از آنها پیام مورد نظر خود را در ذهن مشتریان رسوب داده و آن را تحکیم و قوام بخشد.
7- بها دادن بیش از اندازه به هدفگذاریهای کیفی
بسیاری از مجریان تبلیغات و حرفهایهای رسانه در مورد سطح کیفی و تیپ شخصیتی مخاطبان خود ارزش و اهمیت بیش از اندازهای قایل میشوند. در صورتی که اثر مخرب اظهارات اشتباه و ادعاهای کذب بر رقابت تبلیغاتی ما بیشتر از جذب اشتباهی مخاطب و گروههای غیرهدف خواهد بود، زمانی که مشاهده کنیم چه بسیار مردمی هستند که با اظهارات صحیح و واقعبینانهء ما در زمرهء افراد و گروههای هدف و مورد نظر ما قرار میگیرند قطعا به این نتیجه خواهیم رسید که همیشه جانب صداقت را رعایت کرده و از مسیر تعادل در بیان اظهارات خود خارج نشویم.
8- تولید زیاد آگهی بدون توجه به بازتابهای ترغیبی و اقناعی
بسیاری از آگهیهایی که امروزه تولید و منتشر میشوند بیش از آن که جنبهء ترغیبی، اقناعی و متقاعدکننده داشته باشند بیشتر به جنبههای نوآوری و خلاقیت در تهیهء آنها پرداخته میشود. آگهیهایی که با ساختار حیلهگرانه، خندهدار، اغواگر و در عین حال با افکتهای خلاقانه تولید و پخش میشوند اثربخشی عمیق در پی نداشته و نمیتوانند نقش آگهیهایی را ایفا کنند که جنبه باورمند، به یاد ماندنی، اطلاعدهنده، تعلیمدهنده و ترغیب کننده دارند.
9- اشتباهگرفتن واکنش مخاطبان با نتایج تبلیغات
هدف تبلیغات عبارت است از تشریح جایگاه و معرفی توانمندیهای شرکت شما و ایجاد روشنگریهای لازم در مورد شرایط و موقعیت منحصر به فرد شما در زمینهء فروش.متاسفانه بسیاری از مجریان تبلیغات صرفا شنیدهها و توصیههای دریافتی از مردم و اطرافیان خود را ملاک لازم جهت ارزشیابی تبلیغات خود قرار داده و بر مبنای این گونه قضاوتها و طرح دیدگاهها اقدام به تولید آگهی میکنند. در واقع زمانی که دچار نوعی با هم ریختگی روانی و سرگردانی میشویم نتایج حاصل از حرکتهای تبلیغاتی خود را با واکنشهای مخاطبان اشتباه میگیریم. به گونهای که برای جبران مافات و جلبنظر هر چه بیشتر مخاطب به سراغ تولید آگهیهایی میرویم که هیچ چیزی برای گفتن ندارند.
10- بازاریابی براساس موقعیتها و مناسبتهای ویژه
موقعیتها و مناسبتهای ویژه بر مبنای تواناییشان در کمک به شما به منظور این که به روشنی موقعیت بازار خود را تعریف کرده و ادعاهای خود را هر چه بیشتر به طور علنی ثابت و به منصهء ظهور درآورید باید مورد قضاوت و ارزیابی قرار گیرد. اگر یک درصد مردم که آگهی شما را در ارتباط با یک مناسبت ویژه شنیدهاند واکنش مثبت نشان داده و تصمیم آمدن به مراسم شما را بگیرند باید به دنبال آن باشید تا از ایستگاههای مختلف سطح شهر مردم را با اتوبوس برای اجابت دعوتتان جمعآوری کنید. در این صورت سرمایهگذاری واقعی و نقطه عطف توجه شما کماکان روی 99 درصد باقی مانده خواهد بود. فکر میکنید مشکل کار کجاست و در آگهیتان با آنها چه چیز را در میان گذاشتهاید که پاسخی مناسب به دعوت شما ندادهاند؟
منبع: - Entre Preneur ترجمه مهندس فریبرز خدایاری- به نقل از روزنامه سرمایه
فایدهء بررسی اصولی و قانونمند تبلیغاتی که برای محصول یا برند انجام میشود، این است که بدانیم کمپین تبلیغاتی خلق شده و اجرا شده، تا چه حد موفق و موثر بوده است. این کار که به دانش لازم نیاز دارد، علیالقاعده باید با مدرک و استدلالهای فنی-تخصصی پردازش شود تا بتوان از آن طریق، به آزمودن و بازنگری آنچه در کمپین آمده است، نگاه دقیقتری داشت و تاثیرگذاری و موفقیت تبلیغات در رسانههای انتخابی و هزینهها را بررسی کرد.
در ابتدا لازم است به آنالیز سرمایهگذاری در رسانههای مختلف پرداخته شود. در این خصوص، بازبینی هزینههای سال گذشته در رسانههای مختلف، اولین ضرورتی است که باید مورد توجه قرار بگیرد و توجیه و بازنگری دلایلی که مثلا برای اضافه یا کم کردن هزینه در یک رسانه در دستور کار قرار گرفته، الزامی است.
این بررسی باید توسط حداقل دو نفر متخصص به صورت مجزا از هم صورت بگیرد. این دو با وقوف به دانش مرتبط در این زمینه به نتایجی میرسند که به صورت مکتوب، درصدهای افزایش یا کاهش بودجه را در رسانه با استدلالرد یا قبول کردهاند.
همچنین میتوان از میزان ارقامی که حاصل میشود و از جمع و تفریق اعداد و ارقام به دست آمده، به یک میانگین رسید که بهترین روش برای اصلاح هزینه کردن در یک یا چند رسانه است.
راه دیگری که برای بررسی رسانه وجود دارد این که در چه رسانهای رفتار خاص و در چه رسانهای رفتاری معمولی به اجرا گذاشته شده است . در یک تعریف کلی، رفتارهای معمولی در یک رسانه، تنها شامل یادآوری نام هستند و رفتارهای خاص، پردازش پرفشار و پرحجم تبلیغاتی است. به واسطهء این بررسی نیز میتوان به این نتیجه دست یافت که هزینه کردن در یک یا چند رسانه، تا چه میزان از سلامت و صحت برخوردار بوده است. پیشنهاد میشود که فرض بر این باشد که رقبا در هزینه کردن تبلیغات و انتخاب رسانه بسیار معتدل و درست عمل کردهاند.
در این مقطع نیز حضور افرادی متخصص و مجرب الزامی است تا طی آنالیز و به طور مستدل نظر بدهند که چه رفتاری در چه رسانهای بیشتر کارآیی داشته و همچنین درخصوص افزایش یا کاهش بودجه و رفتارهای خاص یا معمولی کدام رسانه مناسبتر یا احیانا قابل حذف است.
تهیهء یک برآورد از دیگر وظایف گروه متخصص است که میزان تحریک تبلیغ برای کالا که در کمپین پیشنهاد شده است تا چه حد درست بوده. این کار باید به صورت یک بررسی مالی-آماری انجام گرفته و طی یک گزارش اجمالی قابل ارایه باشد تا باز هم رسیدن به یک میانگین برای عملکرد آتی مقدور شده و تبلیغکننده آگاه شود که در خصوص کالا رفتاری معمولی یا خاص را به اجرا بگذارد.
رفتار قابل انعطاف از دیگر شیوههای مورد استفاده در تبلیغات و انتخاب رسانهء مناسب است. در این روش نکاتی مثل نوع محصول، زمان عرضهء فصلی محصول، مقطعی بودن یا مقطعی نبودن یک محصول و نکات مشابه در انتخاب رسانه نقش خواهند داشت. در این ارتباط انتخاب رسانههای چاپی یا رسانهء تلویزیون، مکان و زمان تبلیغ از جمله مواردی است که در مقولهء انعطاف پذیرش تبلیغ باید مدنظر قرار بگیرد.
درخصوص رفتار قابل انعطاف در تبلیغات یک کالا، بعضا مشاهده میشود که تبلیغ تاثیر چشمگیری در اندازهء سهم بازار نداشته، در چنین حالتی باید اذعان داشت که نوع و کیفیت تبلیغات و انتخاب رسانه در کمپین پیشنهادی در حد مطلوبی عمل نکرده است; در این زمان باید مقولهء انعطافرا فراموش کرد و ضمن گسترش و وسعت دادن به حوزهء تبلیغاتی، به تبلیغات در رسانه صحیح پرداخت تا شرایط مطلوب پدید آید.
روش تجزیه، موضوع دیگری است که در انتخاب رسانهء صحیح و انجام تبلیغ کمک و نقش بسزایی دارد. در این روش باید برای هر کدام از عوامل یا عناصر تبلیغ، تعریف مشخصی موجود باشد تا از این راه عملکرد تبلیغاتی و پروسهء پیشنهادی در کمپین به تفکیک مورد بررسی قرار بگیرد و از این راه بتوان به تصمیمگیریهای صحیحتری رسید.
برای مثال روش تجزیهء چگونگی بررسی یک آگهی چاپی به شرح زیر خواهد بود:
)بررسی بازار هدف برای محصول
)بررسی چگونگی خوب دیده شدن یا چگونگی در معرض دید قرار داشتن محصول در رسانهء انتخابی
)بررسی میزان خوب خوانده شدن متن تبلیغ
)بررسی میزان فهمیده شدن و درک تبلیغ یا رساندن متن و رساندن مطلب به مخاطب
)بررسی میزان متقاعد شدن مخاطب
)بررسی میزان ماندگاری تبلیغ در ذهن از حیث طرح، متن و مکان انتخابی
)بررسی فاصلهء زمانی دیده شدن تبلیغ تا لحظهء انتخاب خرید
در کنار تمامی نکاتی که در روش تجزیه ذکر شد، باید مواردی چون نسبت هزینهء هر واحد محصول به تبلیغات، موضوع سود، قیمت مصرف کننده و... نیز به دقت مورد بررسی قرار داشته باشد.
به کارگیری تجربه، نکتهء مهم دیگری است که در انتخاب رسانه بسیار کارآمد است و جوابگویی خوبی را داراست. برای مثال اگر تبلیغ از طریق پست مستقیم صورت میپذیرد، باید نتایج به دست آمده از این گونه عملکرد تبلیغاتی مورد تحلیل بوده و حاصل فروش از این راه بررسی شود و در ادامه نسبت آن به هزینهء پست مستقیم تحت بازبینی و محاسبه قرار بگیرد تا از این طریق تعیین شود که برگشت هزینههای انجام شده برای این گونه تبلیغ، تا چه حد مثبت و پاسخگو بوده است.
در پایان اشاره به این نکته لازم است که آیندهء یک کالا و تبلیغات مرتبط با زمانی که پیش روست از هر حیث حیاتی و مهم است و چنانچه طراحان کمپین این موضوع را در نظر نگیرد، احتمال بروز مخاطرات وجود دارد و میتواند یک کمپین به ظاهر موفق را به یک پیشنهاد ساده و ناکارآمد تبدیل کند. این مهم نباید فراموش شود که درخصوص کالاهایی که روند فروش یکسان، ثابت و خطی دارند، همواره باید ملاحظاتی را در نظر داشت و در کنار این ملاحظات، نوسانهای شدید اقتصادی در بازارهای پرفراز و نشیب دایما در حال یادآوری مجموعهای از تهدیدات و خطرهایی هستند که دیدن آنها در عرصهء تبلیغات ضرورت دارد.
منبع: روزنامه سرمایه
تلویزیون به دلیل امکان پخش همزمان صوت و تصویر از جذابیت زیادی برخوردار است ضمن اینکه سطح پوشش این رسانه در مقایسه با رسانههای دیگر بسیار زیاد است از اینرو همواره به عنوان یکی از مناسبترین رسانهها برای نمایش تبلیغات مربوط به کالاهای مصرفی مطرح بوده است. تبلیغاتی که در بین برنامههای مختلف تلویزیونی نمایش داده میشوند اصطلاحا تیزر نامیده میشوند. تیزرها با استفاده از جاذبههای صوتی و تصویری سعی در جلب توجه و اغنای مخاطبان خود دارند. هر چند تیزرها در مکانهایی مانند سینما نیز نمایش داده میشوند اما بیشترین کاربرد آنها در شبکههای تلویزیونی است.
در مقایسه با اشکال و روشهای دیگر تبلیغاتی، برای ساخت تیزرها زمان بسیار بیشتری اختصاص داده میشود. تمامی مراحل ساخت یک تیزر از حساسیت بالایی برخوردار هستند که قصور در هر مرحله میتواند نتیجهء کار را تا حد قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهد. بر این اساس و با توجه به هزینهء بسیار زیادی که غالبا صرف ساختن تیزرهای تبلیغاتی میشود باید در تمامی مراحل ساخت تیزرها دقت و حساسیت لازم را به کار گرفت.
برای تولید یک تیزر تلویزیونی مراحل مختلفی باید سپری شود که به طور خلاصه این مراحل عبارتند از:
1- توافق در مورد فیلمنامه.
2- انتخاب شرکت سازنده تبلیغ. غالبا در این مرحله قیمتهای شرکتهای مختلف با یکدیگر مقایسه و مناسبترین شرکتانتخاب میشود.
3- توافق درخصوص هزینهء ساخت تبلیغ.
4- انتخاب بازیگران.
5- تهیه موسیقی: موسیقی توسط یک آهنگساز حرفهای تهیه میشود. برای این کار چندین مرحله وجود دارد که به ترتیب عبارتند از: طراحی موسیقی (نوشتن پارتیتور)، تست موسیقی و نهایتا ضبط موسیقی ساخته شده است که این کار خود شامل اجارهء استودیو و تدارک یک گروه موسیقی شامل خواننده و گروه نوازندگان میشود.
6- تولید: در این مرحله کارگردان انتخاب شده و عناصر ضروری شامل طراحی و لباسها مشخص میشوند.
7- فیلمبرداری که خود شامل دو مرحلهء اصلی است; اول اجارهء استودیوی فیلم یا پیدا کردن لوکیشن یا مکان مناسب برای تصویربرداری و دوم تشکیل گروهی از میان متخصصان مختلف فیلمسازی.
8- پستولید: این مرحله شامل تهیهء افکتهای صدا و دیگر افکتهای مورد نیاز و دوبله کردن دیالوگهاست.
9- صداگذاری: اگر نیاز به صدایی خارج از تصویر باشد، این کار در مرحلهءضبط به صورت مجزا انجام میگیرد. مراحل این کار به شرح زیر است:
تعیین صدا، غیر از یکسری صداهای موجود
در برخی موارد تهیهء قطعات موسیقیآزمایشی
اجارهء استودیو و نهایتا ضبط صدا
10- تدوین: در این مرحله تمامی اجزای تیزر در کنار هم قرار داده میشوند.
11- در مرحلهء بعدی فیلم تدوین شده برای نمونهای از مخاطبان هدف، نمایش داده میشود.
12- در این مرحله نیز تعدیلات و اصلاحات لازم انجام میشود.
13- در نهایت پس از توافق روی تیزر تولید شده، فیلم آن به ایستگاههای تلویزیونی ارسال میشود.
لازم به ذکر است که برای نمایش تبلیغات تلویزیونی باید قبلا با شبکهء تلویزیونی هماهنگیهای لازم صورت گرفته باشد. این هماهنگی باید در خصوص ساختار فیلمنامه و ساختار تیزر تولید شده صورت گیرد.
منبع: شماره 576 روزنامه سرمایه / نوشته امیر بختائی
تبلیغات قادر به انجام چه کارهایی است؟
اکثر اشخاصی که تبلیغات را در دستور کار خود قرار دادهاند، انتظارات زیادی از تبلیغات خود دارند. از آنجایی که تبلیغات مقولهای چندوجهی است، به منظور اثربخشی یک برنامه تبلیغاتی لازم است که اهداف، مخاطبان و رسانههای مورد استفاده، بطور دقیق مشخص شوند.
تبلیغات تاثیرات فراوانی برجای میگذارد. از جمله این تاثرات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
· ایجاد آگاهی: تبلیغات میتواند موجب شناخت و آگاهی شود. به طور کلی مردم به سر و کار داشتن با مواردی که تاکنون نشنیدهاند و یا ندیدهاند، تمایلی نشان نمیدهند. در اینگونه موارد تبلیغات میتواند موثر واقع شود.
· ایجاد نگرش مثبت: تبلیغات میتواند موجب ایجاد نگرش مثبت در مورد کالا یا خدمتی خاص شود.
· ایجاد هویت برای نام تجاری: تبلیغات میتواند به ایجاد یک تصویر ذهنی برای یک کالا یا خدمت کمک کند.
· جایگاهسازی محصول در بازار: در جایی که بازار، بخشبندی شده است تبلیغات میتواند به جایگاهسازی محصول در بخش خاصی از بازار کمک کند. "رویز رویز" و "مینی ماینر" هر یک بخشهای مختلفی از بازار را هدف گرفتهاند. نوع ارتباطات آنها که بیانگر این امر است نیز در جهت تقویت این جایگاه عمل میکند.
· حفظ روابط: تبلیغات نیرویی است که در طول زمان موجب ایجاد و تقویت رابطه بین مشتری و عرضهکننده محصول میشود.
· اقناع: تبلیغات میتواند مشتریان را به استفاده از یک کالا یا خدمت خاص قانع کند.
· ایجاد تقاضا: به طور مثال میتوان تبلیغات "مک دونالد" را نام برد که آن را محصولی جهانی، قابل دستیابی و مناسب معرفی میکند و از این طریق برای محصولات خود تقاضا ایجاد میکند.
· ایجاد پرسش: در اکثر مواقع بین تبلیغات و میزان تماس با واحد فروش یک رابطه مستقیم وجود دارد. به این صورت که تبلیغات در خصوص شرایط فروش، قیمت، نمونههای رایگان محصول و ... سوالاتی در ذهن مشتریان ایجاد میکند، که این خود موجبات برقراری تماس با واحد فروش شرکت را فراهم میسازد.
· حمایت از توزیعکنندگان: ممکن است توزیعکنندگان برای اینکه به راحتی بتوانند محصول خود را به فروش برسانند به حمایت شرکت تولید کننده نیاز داشته باشند. تبلیغات از جلمه نیروهایی است که میتواند این حمایت را فراهم آورد.
· حمایت از سازمان یا شرکت: ممکن است شرکتی به تحکیم موقعیت خود یا جایگاهسازی نیازمند باشد. تبلیغات میتواند به حفظ دوستان قدیمی و یافتن دوستان جدید برای شرکت کمک کرده و در این خصوص نقش مهمی ایفا کند.
· معرفی یک محصول جدید: تبلیغات اسلحهای راهبردی برای معرفی محصولات جدید در بازار است.
· مقابله با فعالیتهای رقبا: یکی از ویژگیهای عصر حاضر، توسعه مفاهیم بازار و نام تجاری است. در کنار توسعه این مفاهیم، شاهد رشد عرصه رقابت نیز هستیم. همزمان با گسترش بازار، رقابت نیز بیشتر و بیشتر شده است تا آنجاکه امروز تعداد کمی از بازارها به صورت انحصاری باقی ماندهاند. در دوره کنونی مشتریان از قدرت بیشتری برخوردار شدهاند، چرا که عرضهکنندگان متعددی به ارائه خدمات میپردازند و این امر موجب تشدید رقابت شده است.
· ایجاد تمایز: هر نام تجاری نیازمند وجه تمایزی است که آنرا متفاوت ساخته و هویتی منحصربهفرد و متفاوت برای آن فراهم سازد. این وجه تمایز را میتوان از طریق تبلیغات ایجاد کرد.
· برقراری ارتباط: در مواردی سازمانها به ارتباط داشتن با گروهایی خاص احساس نیاز میکنند. ولی ممکن است برقراری ارتباط به صورت مستقیم، اثربخش یا اقتصادی نباشد. در این شرایط نیز میتوان از تبلیغات استفاده کرد.
منبع: کتاب چگونه تبلیغات موفق بسازیم؟ / ترجمه شادی گلچین فر و امیر بختائی
به طور کلی میتوان گفت تبلیغات موفق از سه جز اصلی زیر تشکیل شده است:
1. تعریف یا شناسایی مخاطبان هدف
2. انتخاب رسانهای که بتوان از طریق آن به مخاطبان هدف دسترسی پیدا کرد، و خریداری فضا در رسانه انتخاب شده
3. ارسال پیام برای مخاطبان، که شامل نگارش، طراحی و ساخت پیام و سپس ارسال آن است.
بنابراین تبلیغات در شکل ساده آن شامل:
· خرید و فروش فضای رسانهای
· و تولید و ارسال پیام است.
برای انجام موارد بالا روشهای مختلفی وجود دارد. برخی از روشهای مورد استفاده به این شرح است:
· خود سفارشدهنده تبلیغ، تمام موارد بالا را انجام دهد. بسیاری از شرکتها از این روش استفاده میکنند.
· سفارشدهنده تبلیغ برای انجام کلیه امور تبلیغاتی از یک فرد یا شرکت متخصص استفاده کند. همانطور که سازمانها برای اداره بسیاری از امور خود از متخصصین امر استفاده میکنند، برای انجام امور تبلیغاتی نیز میتوان از خدمات متخصصین و شرکتهای تبلیغاتی استفاده کرد.
· سفارشدهنده تبلیغ فقط برای برنامهریزی و خرید فضای رسانهای، از خدمات متخصصین تبلیغات و مشاوران رسانهای استفاده کند و بقیه امور را خود به عهده بگیرد.
منبع: کتاب چگونه تبلیغات موفق بسازیم؟ / نوشته شادی گلچینفر و امیر بختائی / انتشارات سازمان مدیریت صنعتی